دو ماهگیت مبارک +یک ماهگی با تاخیر
دو ماهگیت مبارک عزیز مامان،دیگه برا خودت مردی شدی پسرم،چقدم که خوردنی شدی....شاید یکی از همین روزا خوردمت مامانیآخه ببین چقد شیرینی
.
.
.
این کیکو برا اولین ماهگردت پختم پسر گلی
منو کیکم
خدا جون مچکرم که منو به مامان بابام دادی،کمکم کن بچه خوبی باشم براشون...
اینم دست کوچولوم
.
.
.
ینی از این کیک خوشمزه به منم میدن بخولم؟؟؟
ای داد بیداد همنجوری الکی الکی دو ماهمونم تموم شدا....اصن نفهمیدم چه جوری گذشت....مگه این دلدردا گذاشتن!
.
.
.
من فک میکردم دو ماهه شدن خیلی خوبه ولی
تازه تبمم خیلی بالا رفت
وای مامانی هنوزم پام درد میکنه
.
.
.
مامانمم به بابام میگف ببین پسرمون چه آروم خوابیده
که هنوز حرفش تموم نشده بود که
.
.
.
یه روز که من پسر خوبی بودمو مامانمم بیکار
مامان به نظرت پام چن روزه مث اولش تمیز میشه؟
مامان جون گوناه دارم خب
.
.
.
یه شب که مامانم داشت با خالم حرف میزدو هیچ توجی به من نمیکرد! آهان یه فکری به ذهنم رسید
مامانم رو گریه من خیلی حساسه
آفرین مامان خوبم که خودافظی کردی منم دیگه گریه نمیکنم
حالا که خیالم راحت شد حواست به منه پس میخوابم
.
.
.
یه روز که حوصلم سر رفته بود
مامانم یه بادکنک بهم داد،اولش فک کردم خوردنیه
ولی بعدش فهمیدم که باید باهاش بازی کنم
.
.
.
مامان جون تورو خدا زود تر بیا پوشکمو عوض کن
.
مامان بیا ببین بابایی بهم شکلات داده...میگه امروز پسر خوبی بودم...هوراااا
اینجام دارم تمرین بوکس میکنم،البته رو صورت خودم!
.
.
.
.
.ینی چه جوری میچرخه!!!
.
.
....
.
.