لی لی لی لی لی لی حوضک....متین کوچولو شیش ماهگیت مبارک
سلام عشقه مامانی....مامانی قربونت بره که نیم ساله شدی....هنو شیش ماهت نشده بود که صاحب دوتا مروارید ناز شدی ...دقیقا پنج ماهو بیست و سه روزت بود که مامانی متوجه دندونات شد،الهی دورت بگردم پسر نازم چقدم که اذیت شدی تا دندون درآوردی،بعضی وقتا اینقد اذیت میشدی که هر چیزی که دم دستت بودو میخواستی گاز بزنی.....وووووی وقتی با لیوان بهت آب میدم میزنیشون به لیوان و دل مامانیو آب میکنی به خاطر دندونات .........این ماه کیک ماهگردت دو مناسبتی شد....شنبه، سیزدهم هم رفتیم برا واکسن شیش ماهگیت،که قبلش قد و وزنتو گرفتن،وزنت هشت و دویست و قدتم راستشو بخوای متوجه نشدم آخه وقتی درازت کردن شروع کردی به گریه و من داشتم آرومت میکردم،بعدشم که قطره و واکسن و جیغ و هوار!!!دیگه یادم رفت بپرسم،
اینم کیک خشمزه دو مناسبتی مامان پز برا ماهگرد و دندونایه خوشملت
اینجام چون دستت به کبک نمیرسید کلی گریه کردیولی مامانی همچنان مشغول عکاسیش بود ...الهی مامان فداااتاشکتو نبینم.
دیدی دستت بهش نمیرسه دیگه ناامید شدیو با عروسکات بازی کردی.مامانی همچنان در حال عکاسی...
اینم دقیقا چند دقیقه بعدش خوش خنده مامان
مثلا دستت به کیکه نمیرسیده!!!
الهی مامان دورت بگرده که داری جایه دندوناتو ماساژ میدی
اینام دندونایه خوشملت که تازه نیش زدن....الان کلی بزرگتر شدن ولی دیگه موفق نشدم عکسشونو بگیرم
قربون اون خنده هات بره مامانی
جایه واکسن این ماهت نازنازویه مامان
کشف جورابا و ..........نیم ساعتی به همین صورت گذشت
بعدش که خوابیدی و بیدار شدی دیگه اصلا حالت خوب نبود
ببین پشه هایه بی رحم باهات چیکار کردن
جوجه....
اینجام مثلا داری حرف میرنی شیرین زبونم
متین ترو تمیز
چلااااااا قهلی خوووووووووووووووو؟