متین گلیمتین گلی، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

ninigoliii

چهار ماهگی

1394/2/19 17:10
نویسنده : زهرا
430 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به رویه ماهت نفس مامان،تو پست قبلی گفته بودم غلت زدی....اتفاقی نبود و روزی دو سه باری اینکارو انجام میدی ولی دستت زیرت گیر میکنه و باید بیام کمکت....اولش از اینکه تونستی برگردی برا خودت خوشحالی میکنی ولی بعدش زود خسته میشیو صدات در میاد که بیاین منو برگردونین!!!الهی من قربونت برم که وقتیم به پشت خوابیدی باز دلت میخواد بلند شی بشینی و اگه یه موقع نیایم سراغت کلی به خودت فشار میاری که از رو بالش بلند شی!خلاصه که اصلا تو یه حالت موندنو دوس نداری.....دیگه اینکه سیزدهم اردیبهشت خودمون دو تایی رفتیم برا  واکسن چهار ماهگیت(بابایی سر کار بود،البته گفت مرخصی میگیره که بیاد مارو ببره ولی دیگه بهش زنگ نزدم که بیاد...)اولش قد و وزنتو گرفتن که وزنت 7/400 گرم و قدتم گفتن 62 که من فک میکنم بیشتر رشد کردی چون خیلی دقیق نگرفتنچشمکو بعدش رفتیم برا قطره و واکسن....قطره رو که خوردی ولی برا واکسن کلی گریه کردی و دل مامان جونو ریش ریشترسوهر طوری بود ساکتت شدی و اومدیم خونه ،یکم باهم بازی کردیم و بعدش خوابیدی ولی وقتی بیدار شدی تب کرده بودیو حال ندار،با اینکه قبل رفتن بهت استامینوفن داده بودم... و بعدشم هر چهار ساعت ولی دو روز طول کشید تا کامل تبت قطع بشه.....و خبر دیگهخندونکاز همون سیزدهم سوار رورویک  شدیزیباوقتی برا اولین بار گذاشتمت توش کلی ذوق کردی و تونستی باهاش حرفه ای راه بری خندونکولللللللللللیییییییییییییی.....ده دقیقه بیشتر توش نمیمونیو زودی خسته میشی.....راستی....چهار ماهگیت مبارک عشقم....یادم رفت بگم مامانی!دوسه روزیم هست که وقتی خوابت میاد و نمیتونی بخوابی و حسابی نق نقو میشی اون موقع ها...منو بابایی  میذاریمت تو پتوتو تکون تکونت میدیم و تو کلی اون تو برا خودت عشق میکنی وقتی میذاریمت تو تختت دوباره بیدار میشی و دلت تکون تکون میخواد!فقط امیدوارم عادتت نشه مامانی که فقط به همین روش بخوای بخوابی!مشغول تلفن

.

.

.عکسایه با تاخیر سومین ماهگرد ....شبش خونه خاله جون مریم دعوت بودیم،کیکو بردیم اونجا خوردیمزیبا

چهار ماهگیت مبارک متین گلی

هی با کله میرفتی تو کیکقه قهه

آماده شدی بریم برا واکسن چهار ماهگی

غصه نخور مامانی زودی خوب میشی

برات تب سنج گذاشتم ...یهو دیدم داری به روش خودت تبتو اندازه میگیریخنده

اولین باری که تو روروءک گذاشتمت ....چهار ماهو ده روزه بودی

وقتایی که خوابت نمیبره و من و بابایی تو پتو تکونت میدیمگیج

این عکس تو صد روزگیت تو حیاط باباجونیشون

اینجام  فرداش رفته بودیم باغ باباجونی

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ninigoliii می باشد