متین گلیمتین گلی، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

ninigoliii

پایان هفته هشتم

1393/3/3 19:35
نویسنده : زهرا
148 بازدید
اشتراک گذاری

سلام همه وجودم،امروز درست یه ماهه که هر لحظمو بافکر کردن به تو میگذرونم،و از خدا میخوام تو فرشته آسمونیمو سالموسلامت والبته صالح و زیبا بهم بده.....خدایا!!! تو که همیشه بهترین ها رو برام رقم زدی...نینی جونم،جونم برات بگه تا یکی دو روز پیش هیچ خبری از حالت تهوع و اینا نبود،ولی دیگه مث قبلا خوش به حالم نیس!فکر کنم خودم خودمو چش زدم بس که گفتم چرا حالت تهوع ندارم،حالام باید تحملش کنم دیگه!همه ی اینا فدایه یه تار موت نفس مامان!فقط دعاکن روزا برا مامان جونت زود بگذره آخه خیلی خیلی منتظر اومدنت توبغلشه....و سواله هرروزش از بابایی اینه که پس کی نینیمون میاد!کلا باباجونت به سوالایه این شکلی مامان عادت داره!اون موقع که نامزد بودیم.،میگفتم پس کی عروسی میکنیم،وقتی عروسی کردیم و رفتیم خونه مستاجری سوالم این بود که کی میریم خونه خودمون!آخه باباجونت داشت برامون خونه میساخت،دستش درد نکنه!ودقیقا از وقتی اومدیم خونه خودمون به مدت تقریبا دوسال سواله مامان این بود که پس کی نینی دار میشیم!البته اوایل فقط براشوخی و خالی نبودن عریضه این سوالو میپرسیدم ولی بعده یه سالی دیگه جدی شد!ولی خو بازم باید صبر میکردیم تا اوضاعمون بهتر بشه...و باباییت باصبوری میگفت به وقتش!و حالام که بی صبرانه منتظر گذاشتن قدمات به زندگیه قشنگمونیم....الهی مامان قربونت بره....امیدوارم بتونیم مامان و بابایه خوبی برات باشیم عزیز دلم....دوست داریم....هیزار تا!

 

 

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ninigoliii می باشد